کد مطلب:298608 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116

مبارزه ی مثبت


این از طریق مبارزه ی منفی، و اما از آن سو تا جایی كه می توانست از پای ننشست و از طریق مثبت نیز به دفاع از حق غصب شده ی شوهرش قیام كرد و هر كجا لازم بود برای دادخواهی و گرفتن حق می رفت اگر چه معمولا نتیجه ی مثبتی هم عایدش نمی گردید.

و علی (ع) نیز در این جهت با فاطمه (ع) همگام بود و او نیز همراه فاطمه به خانه ی مهاجر و انصار می رفت، و آنان را به یاری خود می خواند.

ابن قتیبه یكی از نویسندگان و مورخین اهل سنت- در كتاب الامامه و السیاسه (ج 1، ص 12) می نویسد: علی بن ابیطالب شبها كه می شد فاطمه را بر مركبی سوار می كرد و به مجالس انصار مدینه می برد و فاطمه آنها را به یاری شوهر خود می خواند و از آنها كمك خواهی می نمود، ولی آنان در پاسخ فاطمه می گفتند:

ای دختر رسول خدا بیعت ما با این مرد (یعنی ابوبكر) پایان پذیرفته، و اگر شوهر و پسر عم تو پیش از ابوبكر به نزد ما آمده بود ما كسی را بر او ترجیح نمی دادیم و با او بیعت می كردیم!

علی بن ابیطالب كه این گفتار را می شنید به آنها می فرمود: آیا سزاوار بود من جنازه ی پیغمبر (ص) را در خانه اش روی زمین گذارده و دفن نكنم و برای منازعه بر سر خلافت بیرون آیم؟ (و آیا چنین انتظاری از من داشتید)؟

سخن كه به اینجا می رسید فاطمه می گفت: ابوالحسن كاری را كه شایسته بود انجام داد و آنها نیز كاری كردند كه مورد بازخواست خدای تعالی قرار خواهند گرفت.

این بود روایتی كه به طور اجمال در این باره از طریق اهل سنت آمده، و در روایت سلیم بن قیس از روایات شیعه این قسمت با تفصیل بیشتری نقل شده كه خلاصه ی آن ذیلا از نظر شما می گذرد:

سلمان گوید: چون شب شد علی (ع) فاطمه را بر الاغی سوار كرد و دست دو


فرزندش حسن و حسین را گرفت و بر در خانه ی مهاجرین و انصار از كسانی كه در جنگ بدر حاضر بودند آمد و با همه ی آنها درباره ی حق خود گفتگو كرد و آنان را به یاری خود دعوت نمود و از میان آنان چهل و چهار نفر دعوت او را پذیرفته و قول دادند كه روز دیگر كه شد همگی به نشانه ی وفاداری و دفاع از علی تا پای مرگ سرهای خود را تراشیده و اسلحه ی جنگ با خود بردارند ولی چون روز دیگر شد جز چهار نفر كه یكی خود سلمان بود و آن سه نفر دیگر ابوذر و مقداد و زبیر بود كسی در میعادگاه حاضر نشد. علی (ع) كه چنان دید دو شب دیگر نیز به نزد آنان رفت و هر شب به همان گونه قول می دادند كه صبح حاضر شوند اما صبح كه می شد تخلف می كردند، علی (ع) كه چنان دید خانه نشین شد و به جمع آوری قرآن مشغول گردید و در فاصله ی كمی این كار را انجام داد و همه را به دست خود نوشت. [1] .


[1] سليم بن قيس، (چاپ نجف)، صص 72- 71.